محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 18 سال و 5 روز سن داره
احمد رضااحمد رضا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

خاطرات من

سفر به شیراز

سلام دوستان امسال هم قصد سفر به استانهای سرسبز کشور عزیزمان را داشتیم . هفته اول که ایام فاطمیه بود و نمیشد زد بیرون. هفته دوم تعطیلات به پیشنهاد بابا راهی دیلم شدیم یکشب را در دیلم ماندیم . دیلم از شهرهای استان بوشهر است و تا شهر ما حدود 3 ساعت فاصله هست . برای این هم ما ساعت 3 بعد از ظهر حرکت کردیم تا شب را در دیلم بمانیم. شبهای ساحل بسیار زیباست . از محل اسکانمان تا ساخل راهی نبود و پیاده بطرف ساحل دیلم به راه افتادیم . یادم رفت بگم ساحل دیلم ماسه ای هستش و برای آب تنی و بازی در ماسه ها بسیار عالیه .شب خوبی بود هوا بارانی بود و نم نم باران بهاری می بارید شهر مملو از ازدهام مسافران نوروزی بود در هر گوشه از پار ها و ساحل رودخانه چادرهای ...
12 فروردين 1394

بندر صادراتی

باسلام امروز دوم فروردین نودو چهار بود ساعت 10 صبحت قرار شد جهت دیدن کشتی ها به بندر صادراتی برویم. ما از شب گذشته غذایمان را آماده کرده بودیم . مادرم  خورشت قیمه بار گذاشته بود و  بوی  آن در فضای اتاق پیچیده بود. دایی اکبر با ماشین که رسید داخل نیامد برای اینکه سریع تر راه بیافتیم. با کمک بابا و مامان وسایل لازم را در ماشین بابا گذاشتیم و سایل برای خوردن غذا در پارک ساحلی لازم بود. قرار بود بعد از دیدن بندر صادراتی  به پارک ساحلی که در همان  نزدیکی بود برویم و غذا را در آنجا نوش جان کنیم .دایی اکبر ماشین پراید خود را در منزلمان گذاشت و با 405 فرانسوی الاصل بابا(البته مدل 82  ) سوا...
2 فروردين 1394

تبریک سال نو

سلام دوستان من سال نو 1394 را به همه ی شما دوستان عزیز تبریک می گویم و سال خوبی را برای شما آرزو مندم . سال نو مبارک ...
1 فروردين 1394

مراسم 22 بهمن 93

سلام دوستان امروز 22 بهمن ماه بود . منو داداشم بعد از خوردن صبحونه لباس پوشیدیم و با بابا و مامانمون رفتیم به راهپیمایی . خیلی شلوغ بود. زنها و مردان زیادیاومده بودند . اطراف مردم رو نیروهای بسیجی گرفته بوودند تا از آنها محافظت کنن.ما قاطی جمعیت شدیم . راستی یادم رفت بگم ما دو تا بادبادک رو که باد از دست جلویی ها گرفته بوده روی زمین داشت می رفت که گرفتیم و ما هم مانند بچه های دیگر صاحب بادبادکهای رنگی شدیم . ولی هرچه کردم نتونستم پرچم بگیریم . تمام شده بود .همه بچه ها داشتند ولی به ما نرسید.جمعیت تو خیابونحرکت میکرد و فریاد میزد (( الله اکبر )) .روز 22 بهمن روز بزرگی برای ماست در این روز انقلاب ما بر رژیم ستم شاهی پیروز شد و ما هر ساله به...
22 بهمن 1393

دوباره اومدم

سلام دوستان مدتی بود اینترنت نداشتم ونمی تونستم وبلاگمو بروز کنم الان اینترنت دارم اونم پر سرعت . برای شروع دوباره تعدادی از عکسای جدید خودمو میزارم.امیدوارم خوشتون بیاد.تا بعد ...   ...
15 بهمن 1393

نوروز 93

سلام دوستان شرمنده نتونستم مدتی وبلاکمو بروز کنم.سال نو رو به شما تبریک میگم و امیدوارم سال خوشی داشته باشین . مدتی بود تصمیم داشتیم مسافرتی بریم و لی به کجا هر کی یه نظری میداد پدر میخواست مشهد بریم ولی با سرما و برف و بورانی که امسال بود بخاطر خطات جاده منصرف شدیم و بعد اصفهان و شیراز رو انتخاب کردیم حالا مونده بودیم که از کدوم سمت بریم بلا خره یه سمت اصفهان انتخاب شد .قبل از سال تحویل به سر مزار بابا بزرگ رفتیم و زیارتی کردیم باغ رضوان مثل هر پنج شنبهنبود و خیلی شلوغ بود همه به زیارت اهل قبور اومده بودن . خوب عزیزان همه اینجا خوابیدن و لازمه اول به دیدن اونا رفت.بعد از اون به منزل بابازرگ رفتیم و عموم محسن رو راضی کردیم که با ما ...
30 فروردين 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خاطرات من می باشد